توحید مفضل امام صادق (ع)

مجلس اول :شگفتی های آفرینش انسان

توحید مفضل امام صادق (ع)

مجلس اول :شگفتی های آفرینش انسان

کتاب توحید مفضّل، منسوب است به یکی از شاگردان خاصّ امام صادق(ع) به نام "مفضّل بن عمر الجُعفی الکوفی" که از طریق محمد بن سنان نقل شده است. مفضّل چهار جلسه نزد حضرت صادق(ع) شتافت و سخنان او را که به وی املاء می‌فرمود، مکتوب کرد. متن حیرت‌انگیز این کتاب، مورد تأیید علما واقع شده است، از جمله: سید بن طاووس (وفات: 664 هجری) که آن را شگفت‌انگیز خوانده است و همچنین علامه محمدباقر مجلسی (وفات: 1110 هجری) که آن را برای استفاده عامه به فارسی شیوا ترجمه نموده و در برخی موارد، سخنان حضرت را شرح نیز کرده است. مفضل بن عمر از خواص شاگردان امام صادق و امام کاظم(ع) بوده است. طبق آنچه در کتاب الارشاد مفید آمده، حضرت امام رضا(ع) در ضمن حدیثی بر او رحمت فرستاده و تبعیت او از ائمه را ستوده است.

امام صادق علیه‌السلام این حدیث بلند را در چهار روز و چهار نشست، بر مفضل املا فرموده است. شاید بتوان برای هر مجلس عنوانی کلی را بر شمرد.

مجلس اول: درباره شگفتیهای آفرینش انسان

مجلس دوم: درباره شگفتیهای آفرینش حیوان

مجلس سوم: درباره شگفتیهای آفرینش طبیعت

مجلس چهارم: درباره ناملایمات و مصائب
در این تارنما ضمن ارائه فرازهایی از مجلس اول به به شرح علمی هر مبحث پرداخته می شود

۱۹ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

گوش انسان

چرا میان گوش را مانند محبسها و دخمه ها پیچیده قرار داد؟ آیا این جز برای آن است که صدا وارد گوش شود، بشکند و به پرده گوش آسیب نرساند


شرح در ادامه مطلب

  • بهروز ملایری
  • ۰
  • ۰

چه کسی انسان را نر و ماده آفرید، جز آنکه او را برای تناسل پدید آورد؟ چه کسی او را برای تناسل پدید آورد جز کسی که او را امیدوار آفرید؟

چه کسی او را امیدوار آفرید و ابزار کار به او داد جز کسی که او را کارکن خلق کرد؟

چه کسی او را کارکن آفرید جز کسی که او را نیازمند خلق کرد؟

چه کسی او را نیازمند آفرید جز کسی که اسباب رفع نیاز را برایش پدید آورد؟ چه کسی اسباب رفع نیاز را پدید آورد جز کسی که ضامن رفع حاجتش شد؟

چه کسی او را در میان آفریدگان، با عقل و شعور ممتاز کرد جز کسی که برایش پاداش و کیفر مقرر فرمود؟

چه کسی او را چاره داد جز کسی که او را توان چاره اندیشی عطا کرد؟

چه کسی به او چنین قدرتی داد جز آنکه بر او حجت را تمام کرد؟

چه کسی کارهای او را که او قادر به چاره اندیشی آنها نیست چاره کرده جز کسی که کس قادر بر شکر واقعی او نیست؟

در آنچه گفتیم خوب اندیشه نما، آیا ذره ای در این سازماندهی و نظم و ترتیب، ناهماهنگی می بینی؟براستی که خداوند از آنچه وصف می کنند پیراسته است . (انعام، آیه ۱۰۰)

  • بهروز ملایری
  • ۰
  • ۰

ای مفضل! اینک قلب را برایت شرح می دهم:

بدان در برابر روزنه های شش، روزنه هایی نیز در قلب است تا قلب حرارت نگیرد. تا جایی که اگر این روزنه ها ناهماهنگ گردند و ترتیب و تقابل را از دست بدهند نسیم و نفس به دل نمی رسد و آدمی هلاک می گردد. آیا هیچ هوشمند و خردمندی می پندارد که این از سر خود چنین باشد و آیا عقل او سخنش را تصدیق می نماید؟

اگر لنگه دری را ببینی که در آن لولایی است آیا آن را بیهوده می شماری؟ هرگز بلکه در می یابی که سازنده این لنگه، لنگه دیگر را نیز آفریده که با هم جفت شوند و به همراه یکدیگر هدفی را به انجام رسانند و سود بدهند. حیوان نر نیز یکتاست و عقل حکم می کند که برای او جفتی آفریده شود و مؤنثی تا نسل آدمی پایدار ماند.

ننگ و نفرین و مرگ باد بر کسانی که مدعی فلسفه و حکمت اند ولی دیدگان دلهاشان از این آفرینش شگفت کور است و تدبیر و هدفمندی را در کار هستی انکار کردند!

  • بهروز ملایری
  • ۰
  • ۰

مفضل! قدری درباره دندانها بیندیش. برخی تیزند تا غذا را قطع کنند و ببرند و برخی پهنند تا غذا را بسایند و خرد گردانند. خداوند هر دو نوع را به انسان داد؛ زیرا به هر دو نیاز است



شرح در ادامه مطلب

  • بهروز ملایری
  • ۱
  • ۰

باز تأمل کن در اینکه خداوند با حسن تدبیر و حکمت، مو و ناخن را آفرید.

از آنجا که این دو رشد می کنند و بلند می شوند و باید کوتاه گردند، حس ندارند تا انسان به هنگام گرفتن آنها احساس درد نکند. اگر انسان از گرفتن مو و ناخن درد می کشید میان دو محذور قرار می گرفت: یا اینکه هر دو را رها می کرد تا دراز شوند و یا اینکه با دشواری و تحمل درد، آنها را کوتاه می کرد.

مفضل می گوید: به امام علیه‌السلام عرض کردم: چه می شد اگر خداوند آنها را چنان می آفرید که افزوده نگردند تا آدمی به اصلاح و کوتاه کردن نیازمند نباشد؟

امام علیه‌السلام فرمود: خداوند متعال در این کار، نعمتهایی نهاده که آدمی از آنها آگاه نیست تا سپاس گوید. آگاه باش! دردهای بدن با خروج مو از منافذ بدن و با خروج ناخن از سر انگشتان خارج می گردد؛ از این رو به انسان فرمان داده شده که هر هفته با نوره مالیدن و مو تراشیدن و کوتاه کردن ناخنها به این کار اقدام کند. این کار باعث می شود که موی و ناخن با شتاب بیشتری برویند و دردها و بیماریها را سریعتر خارج کنند. اگر شخص چنین نکند، رشد آنها کوتاه و اندک می شود، در نتیجه، دردها در بدن می ماند و بیماریهای مختلف پدید می آید.

نیز از رویش مو در چند جای بدن که وجود آن برای انسان مایه رنج و زیان است جلوگیری شده. اگر مو در دیدگان می رویید آیا آدمی نابینا نمی شد؟ و اگر در دهانش می رویید آیا خوردن و آشامیدن انسان دشوار و بی لذت نمی گشت؟ اگر در کف دست رشد می کرد آیا انسان از لمس درست اشیا و انجام برخی از کارها باز نمی ماند؟ پس نیک بنگر که چگونه در جایی که سود و مصلحتی در کار نیست نروییده. اینها مخصوص انسان نیست، بلکه در چهارپایان و درندگان و دیگر حیوانات نیز چنین است؛ از این رو با اینکه بدن آنها از مو پوشیده است و لیکن این مناطق، دقیقاً به خاطر آنچه که ذکر شد، مویی بر آنها نیست. نیک اندیشه کن که چگونه آفرینش از هر خطا، زیان و ناهماهنگی به دور است و یکسره حکمت و تقدیر است و مصلحت و سود.

  • بهروز ملایری
  • ۰
  • ۰

درباره آب دهان و مصالح آن بیندیش. خدای جل و علا چنان تدبیر نمود که این آب همواره به سوی دهان سرازیر باشد تا کام و گلو را تر نگاه دارد و خشک نشوند. اگر این جایها نامرطوب بمانند هر آینه آدمی را هلاک می شود؛ زیرا آبی در دهان نمی ماند که انسان با آن آب، غذای خشک را نرم گرداند و فرو برد (بسیاری دیده شده که غذایی خشک آدمی را هلاک کرده است) بدان که این رطوبت در حکم مرکب راهوار غذاست (و آن را به معده می رساند) نیز این تری به صفرا (و یا سوداء) می رسد و این کاملا به سود انسان است و اگر صفرا خشک شود آدمی در هلاک می افتد.

  • بهروز ملایری
  • ۰
  • ۰

اگر انسان (بدون آنکه به طور طبیعی خوابش بیاید) تنها با توجه به نیاز بدن به خواب و استراحت و تقویت می خوابید، چه بسا بر اثر سستی و تنبلی و یا... نمی خوابید و این امر او را به ضعف جسمی دچار می کرد و در پایان به هلاکت او می انجامید.

مقاله فیزیولوژی خواب را در آدرس http://www.psychology-village.blogfa.com/post/3  ببینید

شرح در ادامه مطلب

  • بهروز ملایری
  • ۰
  • ۰

اگر انسان (گرسنه نمی شد و) در درون، تقاضای طبیعی برای خوردن نمی یافت، بلکه از طریق دیگر به نیاز بدنش به غذا پی می برد، چه بسا بر اثرسنگینی و کسالت و.... چیزی نمی خورد و در اثر آن، لاغر و سپس هلاک می شد. چنانکه گاه آدمی برای درمان یک نارسایی به دارو نیازمند است ولی بر اثر سهل انگاری و عدم استفاده از آن، درد و بیماری اش شدید و یا به مرگ منتهی می شود.

شرح در ادامه مطلب

  • بهروز ملایری
  • ۰
  • ۰

اگر (نیروی شهوت در درون نبود و) انسان، تنها به خاطر علاقه و به هم رسیدن فرزند به مجامعت تن در می داد، هیچ دور نبود که چنین کاری نکند و در نتیجه، نسل انسان کاسته می شد و یا از میان می رفت؛ زیرا بسیارند کسانی که به فرزند داری رغبتی ندارند و به آن اهمیت نمی دهند.

  • بهروز ملایری