توحید مفضل امام صادق (ع)

مجلس اول :شگفتی های آفرینش انسان

توحید مفضل امام صادق (ع)

مجلس اول :شگفتی های آفرینش انسان

کتاب توحید مفضّل، منسوب است به یکی از شاگردان خاصّ امام صادق(ع) به نام "مفضّل بن عمر الجُعفی الکوفی" که از طریق محمد بن سنان نقل شده است. مفضّل چهار جلسه نزد حضرت صادق(ع) شتافت و سخنان او را که به وی املاء می‌فرمود، مکتوب کرد. متن حیرت‌انگیز این کتاب، مورد تأیید علما واقع شده است، از جمله: سید بن طاووس (وفات: 664 هجری) که آن را شگفت‌انگیز خوانده است و همچنین علامه محمدباقر مجلسی (وفات: 1110 هجری) که آن را برای استفاده عامه به فارسی شیوا ترجمه نموده و در برخی موارد، سخنان حضرت را شرح نیز کرده است. مفضل بن عمر از خواص شاگردان امام صادق و امام کاظم(ع) بوده است. طبق آنچه در کتاب الارشاد مفید آمده، حضرت امام رضا(ع) در ضمن حدیثی بر او رحمت فرستاده و تبعیت او از ائمه را ستوده است.

امام صادق علیه‌السلام این حدیث بلند را در چهار روز و چهار نشست، بر مفضل املا فرموده است. شاید بتوان برای هر مجلس عنوانی کلی را بر شمرد.

مجلس اول: درباره شگفتیهای آفرینش انسان

مجلس دوم: درباره شگفتیهای آفرینش حیوان

مجلس سوم: درباره شگفتیهای آفرینش طبیعت

مجلس چهارم: درباره ناملایمات و مصائب
در این تارنما ضمن ارائه فرازهایی از مجلس اول به به شرح علمی هر مبحث پرداخته می شود

  • ۰
  • ۰

اگر انسان (گرسنه نمی شد و) در درون، تقاضای طبیعی برای خوردن نمی یافت، بلکه از طریق دیگر به نیاز بدنش به غذا پی می برد، چه بسا بر اثرسنگینی و کسالت و.... چیزی نمی خورد و در اثر آن، لاغر و سپس هلاک می شد. چنانکه گاه آدمی برای درمان یک نارسایی به دارو نیازمند است ولی بر اثر سهل انگاری و عدم استفاده از آن، درد و بیماری اش شدید و یا به مرگ منتهی می شود.

شرح در ادامه مطلب

مکانیسم اشتها و گرسنگی مکانیسم اشتها

http://www.cloob.com/c/shaffagh/62935991

شفق
مکانیسم اشتها و گرسنگی
مکانیسم اشتها و گرسنگیاشتها و گرسنگی تا کنون دارای تعاریف و معانی مختلف بوده اند. بطوریکه ثابت گردیده، گرسنگی مبنای ارگانیک داشته و نشان دهنده احتیاج بدن به غذا می باشد. این احتیاج می تواند در بدن بصورت انقباضات معده خالی خود را نمایان سازد و بنابراین می توان گفت که گرسنگی یک تظاهر شیمیایی – فیزیکی می باشد. گرسنگی یک احساس پیچیده می باشد و تئوریهای مختلفی در رابطه با آن وجود دارد. گرسنگی عامل مهمی در تغذیه و رشد بدن می باشد.در موقع احساس گرسنگی معده دچار انقباضات تقریبا شدیدی می گردد( که به آن انقباضات گرسنگی Munger Contraction  گفته می شود) که طبق آزمایشاتی که بعمل آمده این انقباضات را می توان با پر کردن معده با مواد مختلف و حتی مواد غیر خوراکی برطرف نمود. ممکن است هایپوگلیسمی در طی گرسنگی مشاهده گردد، اگرچه در بیشتر موارد در طی گرسنگی احتیاج بافت به بدن وجود داشته ولی سطح قند خون طبیعی می باشد( مثال واضح این حالت افراد دیابتیک می باشند که احساس گرسنگی داشته و بعد از صرف مقادیر زیاد غذا و با وجود افزایش قند خون آنها به سطح بیشتری از سطح طبیعی، هنوز اشتهای خود را از دست نداده و به صرف غذا ادامه می دهند).محققین به این نتیجه رسیده اند که شاید گلوکز عامل اصلی احساس سیری نبوده بلکه مواد مغذی دیگری باعث ایجاد این امر می باشند.از طرفی دیگر تغذیه وریدی نیز موجب رفع احساس گرسنگی در افراد می گردد. در آزمایشاتی که بر روی حیوانات انجام شده مشاهده گردیده که گرسنگی اختصاصی می باشد بدین معنی که حیوان نسبت به ماده ای که کمتر دریافت داشته گرسنگی نشان می دهد( نمک، قند و غیره)، بنابراین می توان گفت که یک حالت کمپلکس و متجمع بوده و تظاهرات خود رادر بافتها و اعضای بدن به صورت مختلف نشان داده و لذا کنترل این حالات نیز توسط یک یا چند مرکز موجود در سیستم اعصاب مرکزی صورت می گیرد که تحت عنوان "نقش هیپوتالاموس و مراکز فوقانی مغز" است. اشتها بر عکس گرسنگی یک پدیده ارگانیک می باشد، یک عامل روانی محسوب می گردد. بدین معنی که اشتها پدیده ای است که ربطی به کمبود مواد غذایی و یا ماده بخصوصی نداشته ولی به همان صورتی که" آرزو مترادف احتیاج" است، اغلب همراه با گرسنگی وجود داشته ولی گاهی مجزا از آن و به تنهایی وجود دارد. بطور کلی می توان گفت که گرسنگی پدیده ای ذاتی بوده ولی اشتها اکتسابی و یاد گرفتنی می باشد و به تجارب قبل شخص مربوط می گردد. لذا یک نوزاد گرسنگی را احساس می نماید ولی اشتها برای وی نا مفهوم است. مثال واضح در تایید اکتسابی بودن اشتها این است که اولا می توان فرد را نسبت به آن شرطی ( Conditioning) نموده و دیگر اینکه با توجه به انواع اغذیه مختلف که در ممالک و ملل مختلف مصرف می شود، دیده می شود که مثلا اگر در مملکتی گوشت مار یا مارمولک جزء غذاهای لذیذ قلمداد می شود، فرد گرسنه ای از یک مملکت دیگر حتی اگر در حالت وخیمی از گرسنگی باشد اشتهایش را برای آن غذا از دست داده و حتی با دانستن مغذی بودن آن تا سرحد امکان از خوردن آن امتناع می ورزد. معمولا گرسنگی موجب برانگیختن اشتها می گردد و هر عاملی که موجب افزایش گرسنگی گردد می تواند موجب افزایش اشتها نیز گردد. مصرف الکل یا اسید کلرئیدریک رقیق به علت تحریک ترشح اسید معده و افزایش قدرت عضلانی معده، موجب تحریک اشتها می گردند. جالب آن است که بعد از خوردن چند لقمه غذا اشتهای انسان به مقدار زیادی افزایش می یابد. انسان می تواند در آن واحد هم گرسنه باشد و هم بی اشتها و گاهی حتی گرسنگی با حالت تهوع توام می گردد. رایحه طبخ غذا و حتی تزئین آن عوامل موثری درتحریک اشتها می باشند.کنترل میزان اشتهادر واقع غذا خوردن برای رفع گرسنگی و فرو نشاندن اشتها، یک پاسخ مکانیکی است. زمانیکه معده از هر نوع غذایی پر می شود، دیگر برای مدتی احساس گرسنگی نخواهید کرد.برای کنترل اشتها و درمان چاقی روش های گوناگونی وجود دارد که شامل :1-    فعالیت بدنیبطور کلی و بطور عموم اینگونه تصور می شود که ورزش و فعالیت ارزش محدودی  در کاهش وزن دارد زیرا افزایش مصرف انرژی با افزایش اشتها ناشی از آن جبران می گردد. به هر حال مطالعات انجام شده بر روی انسان و حیوانات تائید می کند که تحت شرایط معین و مشخصی فعالیت بدنی ممکن است و می تواند عملا اشتها را کاهش دهد. اگر این یافته تائید و تصدیق گردد افراد چاق از افزایش فعالیت از دو راه سود می برند.یکی از راه افزایش بازده یا برون ده انرژی و دیگری از راه کاهش دریافت انرژی.Mayer  و همکارانش برای نخستین باردرباره رابطه بین فعالیت بدنی و اشتها در حیوانات به مطالعه پرداختند، اگرچه دریافت غذای با موشهای با وزن معمولی با افزایش مصرف انرژی در هنگام یک رشته گسترده و زیاد از نیازها و نیازمندیهای انرژی افزایش یافتند. هنگامیکه فعالیت جسمی به زیر سطح حداقل کاهش پیدا کرد، دریافت غذا بطور متناسب یعنی متناسب با آن کاهش نیافت. این نتایج اولیه توسط پژوهش های بعدی و متعاقب آنها مورد تایید و تصدیق قرار گرفتند.مطالعات تازه بر روی سه شکل چاقی تجربی در جوندگان نشان داده است که اثر تنظیمی فعالیت بدنی بر روی دریافت غذا حتی در حیوانات چاق قوی تر و موثرتر از حیواناتی با وزن معمولی می باشد و همکارانش به دقت این اثر را با مقایسه بین حیوانات تمرین کرده و حیوانات بی تحرکی که وزنشان (از راه محرومیت غذای) به حیوانات تمرین کرده رسانده شده بودند مورد مطالعه قرار گرفته اند. حیوانات تمرین کرده به واسطه سلولهای چربی کمتر و کوچکتر درصد کمتری از چربی بدن نسبت به حیوانات بی تحرک داشتند اگر چه هر دو گروه وزن یکسانی داشتند. چند مطالعه نیز درباره  اثر تنظیمی بر روی انسان ها انجام گرفته است اما نتایج اولیه با یافته های مربوط به حیوانات سازگار و موافق می باشند. مایر در بنگال باختری بر روی کارگران آسیاب بررسی و یک ارتباط قوی مثبت بین بی تحرکی جسمی و وزن متناسب بدن را یافت نموده است. Holm بدنبال نوبت ها و دورهای اولیه تمرین در یک برنامه آموزشی به کاهش در اشتها دست یافت اما مدت این اثر را مورد بررسی و آزمایش قرار نداد.اسکایی و ویلیامز برای کاهش دادن وزن بدن در بیماران پس از یک برنامه تمرینی استفاده نمودند و نشان دادند که ممکن است بر اشتها بی تاثیر بوده است زیرا کاهش وزن بدن را نمی توان به حساب افزایش مصرف انرژی گذاشت.اپشتاین دریافت که دریافت خوراک در کودکان مدرسه ای را می توان به وسیله برنامه تعطیلی و پیش از ناهارتا پس از آن کاهش داد.رابطه و پیوستگی بین فعالیت بدنی و اشتها دست کم تحت تاثیر سه عامل قرار می گیرد: جنس، شدت تمرین و ورزش و وزن بدن.ترکیب برنامه ای از رژیم غذایی و ورزش، موثرترین روش برای کنترل وزن می باشد. در این خصوص، ورزش بویژه فعالیت ورزشی فشرده می تواند باعث فرو نشاندن اشتها دردوره زمانی کوتاه مدت شود. ثابت شده که ورزش از طریق افزایش حرارت بدن باعث تاثیر در مراکز ایجاد اشتها و در نتیجه مهار آن می شود. ارتباط آناتومیکی نزدیک مراکز اشتها و حرارت بدن در هیپوتالاموس مغز می تواند دلیل مهار شدن مرکز گرسنگی در اثر افزایش حرارت بدن باشد. هر دو عامل فعالیت ورزشی و اثر گرمازایی غذایی باعث افزایش حرارت داخل بدن شده و بنابراین بدن برای محافظت خود علیه افزایش حرارت داخلی، سعی می کند با کاهش اشتها باعث جلوگیری از اثر گرمازایی غذا شود.همچنین ورزش موجب ترشح چندین هورمون در بدن، و افزایش گلوکز و اسیدهای چرب آزاد خون شده و باعث فرو نشاندن اشتها می شود.اگر قبل از یک وعده غذایی فعالیت ورزشی انجام دهید، ممکن است که دریافت غذای شما بطور قابل توجهی کاهش یابد. این حالت را امتحان کنید و ببینید که آیا در مورد شما صدق می کند؟یک فعالیت ورزشی فشرده نیم ساعته می تواند در کاهش اشتهای شما برای ناهار خوردن موثر باشد. این ورزش می تواند از دو طریق باعث کاهش کالری شود. یکی از طریق افزایش مصرف انرژی بدن و دیگری با جانشینی یک وعده ناهار بزرگ یا وعده ای کم کالری ولی مغذی. تحقیقات نشان داده که این اثر کوتاه می باشد بنابراین ورزش فشرده ممکن است باعث کاهش اشتهای شما در هنگام ناهارشود ولی اگر احتیاط نکنید می تواند باعث افزایش اشتهای شما در هنگام شام شده و منجر به دریافت غذای بالاتر از مقدار طبیعی در هنگام شام شود.همانطور که اشاره شد، برنامه های ورزشی مختلفی برای کم کردن وزن بدن وجود دارد.روزانه تبلیغات زیادی برای برنامه های کاهش وزن توسط مراکز ورزشی مختلف در روزنامه ها تبلیغ می شود. تمرینات ورزشی وزنه ای با تجهیزات گمراه کننده، ورزشهای ایجاد کننده تناسب اندام و ورزشهایی که با دستگاه های خاص انجام می شود از جمله تبلیغاتی هستند که کاهش سریع چربی بدن را تبلیغ می کنند ولی حقیقت این است که شما نیاز به هیچ یک از این دستگاه های مخصوص یا هیچ برنامه خاصی ندارید. شما می توانید با داشتن کمی اطلاعات اصولی و پایه ای در مورد ورزش و مصرف انرژی، برنامه ای را برای خود طراحی کنید. بهترین نوع ورزش برای کم کردن چربی بدن، وزش های هوازی هستند. یعنی نوعی از ورزشها که انرژی مورد نیاز را از سیستم هوازی تولید انرژی می کنند.   2-    تنظیم میزان اشتها به کمک سیستم عصبی مرکزیDaniel H.Bessesen, MD.در هنگام بحث بیمار در مورد یک برنامه کنترل وزن بدن، ایجاد موازنه بین نیاز به تشویق بیمار برای امید به موفقیت در برنامه کاهش وزن و آگاه نمودن وی از این واقعیت که کاهش وزن برای بسیاری از افراد، امری فوق العاده مشکل است، برای پزشک تلاشی دشوار محسوب می گردد. ممکن است این بیماران دچار این احساس شوند که وزن زیاد بدن آنها حاصل از "اراده ضعیف" یا "عاداتی نادرست" است. خاطرنشان کردن این نکته به آنان سودمند واقع می گردد که تنظیم وزن بدن یک روند بیولوژیک پیچیده است که در طی چندین هزار سال تکمیل شده است. عادات مورد نیاز برای کسب غذا، پیچیده ترین عادات و رفتارهای همراه با خطر هستند که همه جانداران آنها را بکار می گیرند. بهتر است که به بیمار یادآوری شود که تمایل به یافتن و خوردن غذا در محیطی رو به تکامل گذارده است که غذا در آن نادر و کمیاب بوده و حصول یک تغذیه مناسب نیاز به تلاش وسیعی را ایجاب می نموده است. باید این گونه فرض نمایید که "داشتن اضافه وزن صفتی نیست که شما خود آن را انتخاب کرده باشید" یا "مشکل وزن خود را مانند مشکلاتی دیگر نظیر فشار خون سطح بالا، یا سطوح بیش از حد قند خون و کلسترول در نظر گیرید- اضافه وزن یک مسئله مزمن متابولیک است که بخشی از آن حالت بیولوژیک دارد". این شیوه تفکر می تواند احساس گناه یا اشتباه در مورد مشکل وزن را برطرف سازد. در داخل مغز سیستم هایی پیچیده وجود دارند که موجب می گردند که فرد دچار احساس گرسنگی شده، مواد غذایی مصرف نموده، و انرژی را صرف نماید.در این پروژه، برخی از مواردی که در طی 10 سال گذشته در مورد سیستم های عصبی تنظیم کننده وزن بدن آموخته شده اند، مورد مرور قرار خواهند گرفت. در ارتباط با نوروپپتیدهای تنظیم کننده اشتها و وزن بدن اطلاعات فراوانی کسب شده است که این معلومات حاصل از بکار گیری تکنیکهای مدرن مولکولی برای مطالعه مدلهای چاقی از جوندگان هستند. گونه های خاصی از موشهای خانگی موشهای صحرایی وجود دارند که چاقی در آنها به شیوه ای ثابت با وجود یک نقش ژنی منفرد به ارث می رسد. در طی ده سال گذشته تعدادی از ژنهای مولد چاقی در این موشها شناسایی شده است و ما اکنون در حال شروع به درک چگونگی عملکرد این پپتیدها هستیم.مکانیسم اشتها و گرسنگی  2·        مروری بر سیستمهای نوروترانسمیترنوروترانسمیتر( neuroteansmitters) اساسا به سه گروه تقسیم می شوند. اولین نوروترانسمیتر،گاما آمینوبوتیریک اسید( GABA ) می باشد. GABA در سیستم عصبی گردشی می باشد. برای حفظ حالتی از تحریک، عملکرد این نوروترانسمیتر ضروری بوده، ولی اثرات آن برای هر سیستم یا عادت خاص، اختصاصی نمی باشد. دومین گروه از نوروترانسمیترها، مونوآمینها هستند که شامل نوروترانسمیترهای نوراپی نفرین، دوپامین، و سروتونین می باشند. این نوروترانسمیترها به شکلی وسیع در سیستم عصبی گسترش یافته اند و در برخی موارد به شکل یک "عامل کنترل کننده حجم" به روی سیستمهای مختلف اثر نموده وموجب فعال یا غیر فعال شدن مسیرها می گردند.این نوروترانسمیترها اثراتی بر روی عادات و رفتارهای اختصاصی ایجاد نمی نمایند ولی در عوض به روی برخی از سیستمها و عادات اثراتی به جای می گذارند. به نظر می رسد که دوپامین از نظر صفات مشخصه مربوط به خوردن غذا، عاملی پراهمیت محسوب می گردد ولی به شکلی مستقیم به روی اشتها تاثیری ندارد. نوراپی نفرین و سروتونین دارای اثراتی مهم بر روی وزن بدن هستند. این دو ترانسمیتردر برخی از مراکز مغزی داخل هیپوتالاموس که در امر خوردن غذا و تنظیم وزن بدن دخالت دارند، حضور می یابند. این سیستم های ترانسمیتر، اهداف دارویی هستند که در حال حاضر برای کاهش وزن بکار گرفته می شوند و ثابت شده است که در اصلاح وزن بدن تا حدودی تاثیر دارند؛ این داروها عبارتند از : Phentermine , Sibutramine , Fenfluramine , Dexfenfluramine که این دو داروی اخیر قبلا مورد استقاده قرار می گرفتند. اثرات این دو ترانسمیتر، فراتر از عادات تغذیه ای به دیگر سیستم ها، از جمله به محل تنظیم اتونومیک خلق و خو گسترش می یابد. افزون بر این، این نوروترانسمیترها دارای فیزیولوژیی پیچیده ای هستند که عبارت است از زیرمجموعه های متعددی از گیرنده ها و باز جذب تنظیم شده از ترمینالای عصبی آزاد کننده این نوروترانسمیترها.گروه سوم نوروترانسمیترها، نوروپپتیدها هستند.نوروپپتیدها دارای اختصاصی ترین اثرات به روی عادات فردی و عملکردهای بدن هستند. با وجود آن که تعداد نوروپپتیدها فراوان بوده و هر یک از نظر زیر گونه های گیرنده و عملکردهای متقابل با دیگر مسیرهای گردش پیام های عصبی، دارای پیچیدگی هایی هستند، این انتظار وجود دارد که نقاط هدف برای دارو، در سیستم های نوروپپتید بتوانند به شکل موثر موجب اصلاح وزن بدن گردند و اثرات جانبی ناخواسته ای را پدید نیاورند. بیشتر اطلاعاتی که ما به تازگی در ارتباط با نوروپپتیدهای اختصاصی وزن بدن کسب نموده ایم، حاصل از همانند سازی ژنهایی بوده که در مدلهای مونوژنیک از چاقی در جوندگان، موجب بروز چاقی شده اند. با وجود آنکه نقطه تمرکز تحقیقات کماکان به روی سیستم های نوراپی نفرین و سروتونین معطوف است، ولی این انتظار وجود دارد که سیستم های نوروپپتید، برای امر تنظیم اشتها و وزن بدن نوعی حالت اختصاصی و انحصاری پدید آورند که با حضور نوروترانسمیترهای مونوآمین این امر امکان پذیر نمی باشد.·        لپتین ( Leptin )یکی از مدلهای تک ژنی چاقی در موش عبارت است از موش ob/ob . در سالهای دهه 1960، با استفاده از موش ob/ob و تکنیک پارابیوزیس( Parabiosis ) مطالعاتی انجام شد. پارابیوزیس عبارت است از پیوند دادن و اتصال دو موش به یکدیگر به وسیله جراحی، به شکلی که سیستم گردش خون آنها با یکدیگر ادغام نگردد ولی هورمونها و مولکولهای کوچک بتوانند مورد تبادل قرار گیرند.اگر یک موش به هر طریق ممکن دچار چاقی گردد(خوردن غذای بیش از حد، بروز یک ضایعه در هیپوتالاموس) و به روش پارابیوزیس به موشی دیگر پیوند داده شود، موشی که دارای وزن طبیعی است به تدریج دچار کاهش مصرف غذا و کاهش وزن خواهد شد. این نتیجه تجربی نشان می دهد که در جانوران چاق هورمونی وجود دارد که موجب می گردد همتای پارابیوزیسی آنها عمل خوردن غذا را متوقف نماید. با این حال، اگر یک موش ob/ob  به روش پارابیوزیس به یک موش طبیعی پیوند داده شود، حالت معکوس از وضعیت مذکور رخ می دهد، به این شکل که موش  ob/ob دچار کاهش وزن خواهد شد. این نتیجه بعنوان شاهدی برای این مطلب در نظر گرفته شد که موش  ob/obفاقد این هورمون تنظیم کننده وزن است. بیش از سی سال به طول انجامید تا ماهیت این ماده مشخص گردد، در سال 1994، فرآورده ژنی مسئول بروز چاقی در موش، تحت همانند سازی قرار گرفت. این ماده هورمونی است که به وسیله بافت چربی ترشح می شود و به دلیل بروز یک موتاسیون ژنی در موش ob/ob ایجاد نمی گردد. این هورمون نام لپتین(Leptin) را به خود اختصاص داد و پیش از آن دارای نام یونانی Leptos  به معنای لاغر بود.هنگامی که به یک موش ob/ob لپتین بازترکیبی(recombinant leptin) ارائه می شود، فعالیت بدنی این جانور افزایش یافته، مصرف غذای وی کاهش یافته، و توده چربی بدن وی به شکلی کاهش می یابد که در وزن توده چربی فاقد چربی بدن وی کاهشی رخ نمی دهد و یا اینکه کاهشی بسیار خفیف پدیدار می گردد. این انتظار وجود داشت که Leptin در انسانها بعنوان "درمان احتمالی چاقی" در نظر گرفته شود.با این وجود، اگرچه بافت چربی انسان سازنده لپتین است، ولی افراد چاق دچار کمبود این هورمون نبوده و در عوض سطوح فراوانی از این هورمون در بدن افراد چاق تولید می گردد. این یافته مطرح کننده این مطلب است که چاقی انسان به واسطه کمبود لپتین رخ نمی دهد بلکه به دلیل مقاومت لپتینی بروز می یابد. در طی چند سال بعد، تعداد زیادی از محققین مکانیسم های اعمال اثر لپتین را مورد بررسی قرار دادند.اولین گام در این جریان، شناسایی و همانند سازی خانواده گیرنده های لپتین بود(که برخی از آنان obRS خوانده شده اند). گیرنده های لپتین به یک شکل طویل و چندین شکل کوتاه تولید می شوند. شکل طویل گیرنده لپتین دارای یک حوزه خارج سلولی متصل به هورمون، یک رشته قرار گرفته در داخل غشای سلول، و یک رشته سیگنال دهنده داخل سلولی است. رشته مربوط به شکل طویل گیرنده لپتین، وابسته به گیرنده های سیتوکین بوده و از پروتئین JAK/stat برای ایجاد سیگنال در داخل سلول استفاده می نماید. شکلهای کوتاهی از گیرنده لپتین نیز وجود دارند که به نظر نمی رسد که دارای سیگنال دهنده کامل و داخل سلولی باشند. شکل طویل گیرنده لپتین در هیپوتالاموس و دیگر نواحی خارج هیپوتالاموسی مغز، از جمله هیپوکامپ و مخچه وجود دارد. شکلهای کوتاه گیرنده لپتین در بسیاری از بافتها تظاهرات خود را آشکار می نمایند، ولی به نظر می رسد که این نوع از گیرنده لپتین در شبکه کوروئید( Choroid Plexus) حائز اهمیت ویژه ای باشد؛ عملکرد این گیرنده ها در این نواحی عبارت است از تسهیل انتقال لپتین ازجریان خون به داخل مغز، که محل اصلی عملکرد هورمون است. شواهد موجود نشان می دهند که حداقل بخشی از مقاومت نسبت به لپتین که درافراد چاق و جوندگان چاقی که به موجب رژیم غذای خود دچار چاقی شده اند، در نتیجه وجود نقص در انتقال لپتین از جریان خون به داخل سیستم عصبی مرکزی رخ می دهد. با این حال شواهدی روزافزون مبنی بر این وجود دارند که ممکن است در یک سطح مربوط به پس از مواجهه با گیرنده نیز مقومت نسبت به عملکردهای لپتین وجود داشته باشد.لپتین که از طریق گیرنده های خود عملکرد خود را به اجرا می گذارد، دارای اثرات بسیاری بر روی مغز و بافتهای محیطی است. در سلولهای هیپوتالاموس مواجهه شونده با لپتین نسخه برداری از حداقل 80 ژن مختلف افزایش می یابد. نتیجه این فعالیت عبارت است از تغییر در تولید نوروترانسنیتر و تحریک سلولی در سلولهای واکنش دهنده نسبت به لپتین. افزون بر این، بکارگیری لپتین از ترکیبی( recompenant leptin) در مغز جوندگان موجب اصلاح تولید گلوکز در کبد می گردد. نکته آخر این است که به نظر می رسد لپتین محیطی در تعدادی از بافتها از جمله در عضله اسکلتی، کبد، و سلولهای بتای پانکراس موجب اصلاح متابولیسم چربی می گردد. در حال حاضر مشخص نیست که آیا اثرات محیطی لپتین به روی متابولیسم مواد غذایی به شکل اولیه به واسطه اثرات مستقیم هورمون به روی عضله اسکلتی، کبد، و پانکراس بوده و یا اینکه ثانویه به اثرات لپتین به روی اهداف عصبی در مغز ایجاد می گردند. نقش مهم لپتین در تنظیم متابولیسم گلوکز اخیرا با این یافته مشخص شد که مقاومت انسولینی شدید در انسانها را همراه با اختلال در سوخت و ساز چربی به شکل ژنرالیزه می توان با تجویز لپتین انسانی بازترکیبی به حالتی طبیعی بازگرداند.مکانیسم اشتها و گرسنگی  3در برخی از افراد چاق، کمبود لپتین مشخص شده است و در این افرد درمان با لپتین موجب کاهش وزن شده است. محققین انتظار داشتند که لپتین بازترکیبی انسانی را بتوان به عنوان روشی موثر در درمان چاقی انسان به کار گرفت. دو کمپانی Amgen , Roche  مطالعاتی را در ارتباط با اثرات لپتین بازترکیبی در انسانها به عمل آورده اند، ولی تا کنون این مطالعات نشان داده اند که به نظر می رسد این هورمون در بیشتر افراد چاق دارای اثری جزئی به روی کاهش وزن باشد. نقش لپتین در درمان افراد چاق، کماکان نامشخص می باشد. با این حال، کشف لپتین و مسیرهای مرکزی سیگنال دهنده آن موجب مشخص شدن مسیرهای عصبی مرکزی موجود در تنظیم وزن بدن شده است. ممکن است حتی در صورتیکه لپتین خود بعنوان درمان چاقی شناخته نشود، این معلومات جدید نهایتا موجب شناسایی درمانهای موثر شوند.مکانیسم اشتها و گرسنگی  4·        نسخه بدل مرتبط با آمفتامین کوکائین ( CART )فرآورده ژنی دیگری که به تازگی کشف شده است و به نظر می رسد که در امر تنظیم خوردن غذا و وزن بدن نقش مهمی دارد، نسخه بدل مربوط به آمفتامین کوکائین است (CART). این فرآورده ژنی از سیستم عصبی مرکزی موشهایی صحرایی که به شکلی مکرر در معرض کوکائین قرار گرفته بودند، همانند سازی شده است. برای شناسایی ژنهای جدیدی که در مغز جانوران معتاد به کوکائین تظاهرات خود را آشکار می نمایند، نوعی راه کار تفریقی همانند سازی به کار گرفته شد. هنگامی که این فرآورده ژنی شناسایی شد و پروتئین بازترکیبی به موشهای صحرایی تزریق شد، میزان مصرف غذا به وسیله این جانوران  کاهش یافت. CART به وسیله سلولهای موجود در هسته خمیده هیپوتالاموس تظاهرات خود را آشکار می نماید. همراه با گرسنگی، تظاهرات CART در هیپوتالاموس کاهش یافته و همراه با تزریق محیط لپتین، این تظاهرات افزایش می یابند. mRNA متعلق به یک ژن در موش ob/ob کاهش یافته و یا اینکه وجود ندارد و این امر مطرح کننده این فرض است که سلولهای مولد CART در نقطه ای پایین تر از سلولهای واکنش دهنده نسبت به لپتین جای دارد. تاکنون ساختار گیرنده این پپتید مشخص نشده است و دارویی وجود ندارد که به شکل مستقیم با این سیستم عملکرد متقابل ایجاد نماید. با این حال، چون این مسیر یک مسیر مربوط به بی اشتهایی است، می توان امیدوار بود که داروهایی که در آینده کشف می شوند به روی این سیستم عمل نمایند.·        هورمون تغلیظ کننده ملانین ( MCH )هورمون تغلیظ کننده ملانین (MCH) هورمونی است که به وسیله غده هیپوفیز ترشح می شود. این هورمون سالها قبل برای اولین بار از طریق توانایی آن در ایجاد تغییراتی در رنگ آمیزی فلس ماهی ها شناسایی شد. این هورمون، عمل مذکور را با مهاجرت سلولهای مولد پیگمان به داخل فلس ها انجام       می دهد. نقش این هورمون در تنظیم نقش بدن اخیرا شناخته شده و این عمل به کمک همانند سازی تفریقی                                                                                        (Subtraction cloning) انجام شده است؛ این راهکار برای شناسایی ژنهایی بکار می رود که در مقایسه با موش لاغر، در موش چاق ob/ob بشکلی متمایز تظاهرات خود را آشکار می نمایند. مشخص شده است که در موش های چاق تظاهرات MCH  افزایش می یابد. هنگامیکه این مشاهده به عمل آمد، بازترکیبی تولید شد و به داخل بطن سوم موشهای صحرایی تزریق شد. در این جانوران، MCH  موجبات تحریک مصرف غذا را فرآهم نمود. MCH تظاهرات خود را در هیپوتالاموس جانبی آشکار نموده و موشی که MCH آن مختل شده باشد، دچار بی اشتهایی و لاغری خواهد بود. به تازگی ساختار دو گیرنده    مشخص شده است. اسامی این گیرنده ها عبارتند از : SRC-1 , MCH r . بنظر می رسد که این گیرنده ها با g- پروتئین ها ممزوج می شوند. برنامه های از پیشرفتهای دارویی وجود دارند که هدف آنها فرآورده هایی است که بعنوان آنتاگونیست های این گیرنده ها عمل می نمایند.·        انسولینپزشکانی که از بیماران دیابتیک مراقبت می نمایند می دانند که هنگامیکه به این بیماران انسولین تجویز می گردد، وزن آنها رو به افزایش می گذارد. با این حال، در یک فرد دیابتیک و دریافت کننده انسولین، بسیاری از حالات تغییر مینماید؛ مثلا، قند خون کاهش یافته و بدلیل گلیکوزوری کالری بدن از دست     می رود.از سالها پیش مشخص شده است که تجویز مرکزی انسولین به داخل مغز موجب کاهش عمل خوردن غذا می گردد. در بسیاری از نقاط مغز وجود گیرنده های عملکردی انسولین شناسایی شده و مشخص شده است که در این نواحی نورونهایی وجود دارند که نسبت به غلظت گلوکز و تغییرات آن حساس می باشند؛ این نورونها "نورونهای حساس به گلوکز" خوانده می شوند. اگر انسولین هورمونی باشد که موجب افزایش واکنش دهی نسبت به خوردن غذا گردد، این طرز فکر مطرح می شود که انسولین می تواند به عنوان بخشی از واکنش تطابقی با خوردن غذا ، حالت سیری ایجاد نماید. به تازگی نوعی از موش ترانس ژنیک ایجاد شده که گیرنده های انسولینی آن فقط از روی سلولهای عصبی برداشته شده است (اختلال در گیرنده های نورونی انسولین NIRKO). اگرچه تکامل مغزی این قبیل موشها طبیعی است ولی این جانوران دچار چاقی و ناباوری هستند. این تجربه، شواهدی مطمئن در ارتباط با این امر فراهم می سازد که انسولین در مغز به شکلی اولیه در جهت کاهش مصرف غذا عمل نموده و این اثر در تنظیم وزن بدن حائز اهمیت است.
Image result for ‫مکانیزم گرسنگی‬‎

گرسنگی زاییده ذهن

احساس گرسنگی واقعی به دلیل سیستم های بیولوژیکی متفاوت در بدن شکل می گیرد. در مغزتان سیگنال های گرسنگی و سیری از دو مرکز عصبی در هیپوتالاموس که رفتارهای غذا خوردن را کنترل می کند می آید: هیپوتالاموس جانبی و هیپوتالاموس شکمی. هپوتالاموس جانبی به هرگونه تحریک داخلی و خارجی که باعث احساس گرسنگی می شود پاسخ می دهد. همین که غذا می خورید، هیپوتالاموس شکمی سیگنال هایی ارسال می کند که به شما می گوید چه زمانی سیر هستید و به اندازه کافی غذا دریافت کرده اید.
برای توسعه مهارت غذا خوردن بصری، بسیار مهم است که به هردوی اینها گوش دهید. در اینجا برایتان توضیح خواهم داد که این سیستم چگونه کار می کند:
احساس گرسنگی می کنید >
غذا می خورید >
قند خونتان بالا می رود >
مرکز تغذیه مغزتان ( هیپوتالاموس شکمی ) تحریک می شود >
احساس سیری می کنید >
خوردن را متوقف می کنید >
قند خونتان افت می کند >
مرکز تغذیه مغزتان ( هیپوتالاموس جانبی ) تحریک می شود >
و این چرخه ادامه پیدا می کند.
مغزتان با معده کار می کند که با استفاده از چیزی به نام حافظه عضلانی از عوامل احساس سیری است. دیواره های معده قبل از اینکه پیغام سیری را به مغز ارسال کند باید تا حد مشخصی پر شوند. وقتی غذا می خورید معده تان صبر می کند تا آن مقدار غذا را واردش کنید. اگر سعی می کنید عادت پرخوری را کنار بگذارید، باید حافظه عضلانی دیواره های معده را مجدد آموزش دهید، طوری که خیلی سریعتر از قبل پیغام من سیر هستم را به مغز ارسال کند. این کار را باید با دور ماندن از گرسنگی خیلی شدید و همچنین پرخوری ناراحت کننده انجام دهید. زمانی غذا بخورید که واقعا احساس گرسنگی دارید و زمانی غذا خوردن را متوقف کنید که احساس گرسنگی نسبتا رفع شده است، منتظر نباشید کاملا احساس سیری کنید.
وقتی واقعا گرسنه باشید به مرور با نشانه های واقعی گرسنگی آشنا می شوید، مانند احساس خالی بودن و نیاز معده به غذا. اگر تا غذا خوردن خیلی منتظر بمانید، ممکن است سردرد، خستگی، ضعف یا سرگیجه بگیرید. برای بسیاری از افراد بهترین توصیه این است که هنگام گرسنگی یک وعده متعادل میل کنند، همچنین فاصله بین وعده ها نباید بیش از چهار ساعت باشد.
این کار زمان می برد و تنها یکی از ابزارهای مهم تثبیت وزن است. اما وقتی این نوع غذا خوردن که شامل تمرکز فکری و بصری است را تمرین می کنید در واقع سیستم مغز و معده را به حالت طبیعی خود باز می گردانید و می توانید با آرامش و راحتی بیشتری به وزن ایده آل خود برسید و آن را ثابت نگه دارید.

پی نوشت:
سایت دکتر کرمانی https://kermany.com/

  • ۹۶/۱۰/۰۱
  • بهروز ملایری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی