ای مفضل درباره تغذیه بدن و تدابیر نهفته در آن نیک بیندیش. غذا در آغاز به معده می رسد. معده آن را می پزد. (هضم می کند). آنگاه عصاره آن از طریق مجاری بسیار ریز و نازکی که مانند یک پالنده کار می کنند به کبد می رسد. این مجاری ریز برای آن است که مبادا چیزی خشن و غلیظ به آن راه یابد؛ زیرا کبد در نهایت ظرافت و نازکی است و تاب فشار و خشونت را ندارد. کبد، آن را می پذیرد و با تدبیر حکیم به خون تبدیل می شود و از طریق عروق و مجاری به تمام بدن سرازیر می شود، بسان جویهایی که در زمین است و آب را به همه جای آن می رسانند. نیز مواد زاید و آلوده در ظرفهای خاص قرار می گیرد. آنچه از صفراست به سوی کیسه صفرا، آنچه از سوداء است به سمت طحال و آنچه از تری و رطوبت است به جانب مثانه می رود. در حکمت الهی در ترکیب بدن درنگ کن که چگونه هر عضوی را در جایش قرار داده و این ظرفها را چنان نهاد که مواد زاید و فاسد را در خود گرد آورند تا این مواد در سراسر بدن منتشر نگردد و جسم را بیمار و زار ننماید.چه بلند مرتبه است کسی که تقدیر را نیکو نمود و تدبیر را استوار کرد . سپاس او را چنانکه شاید و سزد .
پس از آن امام علیه السلام برگشت به گفتار نخستینش، و در جهت وصول غذا به بدن و کیفیّت انتقال جوهره و شالودۀ آن از معده به کبد به واسطۀ رگهای باریک مُشَبَّک و توخالی که میان آن دو تعبیه شده است و به مثابه مصف'ی (صافی و پالایش دهنده) برای غذا میباشد، و سپس تبدیل آن به خون، و نفوذ خون در تمام بدن به وسیلۀ مجاری مهیّا شده برای آن، و پس از آن کیفیّت تقسیم خون در بدن، و بروز فضلات آن را، به طوری حضرت شرح و تفصیل دادند که گویا طبیب حاذقی که در عالَم طبّ مُشابه و مُماثلی ندارد، و عالِم ماهری درعلم تشریح که مدّت عمر خود را در عمل تشریح سپری کرده است بیان مینماید. علاوه بر این امام علیه السلام با این بیان خویشتن از دورة دَمَوِیَّه (جریان و گردش دوری خون در تمام بدن) پرده برداشتهاند، آن جریان دَوَرانی را که غربیها از اکتشاف آن آوازه خوانی میکنند. قریب دوازده هقرن قبل از کشف دَوَران خون، امام آن را کشف نموده است.( عین عبارت امام صادق علیه السلام این است: ثمّ إنّ الکبد تقبله فیستحیل بلطف التدبیر دماً و ینفذ إلی البدن کلّه فی مجاری مهیِّئةٍ لذلک، بمنزلة المجاری الّتی تهیّأ للماء حتی یطرد فی الارض کلِّها. و ینفذ مایخرج منه من الخبث و الفضول إلی مَفَائضَ قد اُعِدَّت لذلک - الخ. «و پس از آن، کبد آن غذا را قبول میکند و آن غذا با لطف تدبیر تبدیل به خون میشود، و به وسیلۀ مجراهائی که برای جریان خون آماده و تعبیه شده است به تمام بدن میرسد. این مجاری خون به منزلۀ مجاری آب میباشد که آن را برای ایصال آب به تمام قسمتهای زمین تهیّه مینمایند. آنگاه آن مقدار ثقل و فضول و خبائثی که از بقیۀ غذا بجای میماند به سوی مجاری خاص وارد میشود، و آنچه که از جنس صفراء میباشد به سمت کیسۀ صفرا (مراره) میرود، و آنچه که از جنس سوداء میباشد به سمت طحال میرود، و آن رطوبتهای خبیثه و زائده به سمت مثانه گسیل میشود.» باید دانست که در این بیان امام علیه السلام نکاتی است که بالصّراحة از جریان خون که دانشمند انگلیسی : «ویلیام هاروی William Harvey » (تولّد در 1578 و مرگ در 1756 میلادی) آن را کشف کرده است پرده برمیدارد. در اینجا امام علیه السلام از جریان و گردش خون در شرائین و أورده (سرخ رگها و سیاهرگها) که مرکزش قلب میباشد بطور تفصیل سخن گفته است لهذا به جرأت میتوان گفت: اوّلین مکتشف گردش دورانی خون امام علیه السلام بوده است. أطبّاء و پزشکان همگی بر آن بودند که توزیع خون در بدن به صورت و هیئت شَجَر (درخت و شاخ و برگ آن) میباشد و خون در بدن در این رگهای بزرگ و کوچک حتی عروق شعریّه (مویرگها) ثابت و غیرمتحرّک میباشد. امام صادق علیه السلام است که با این بیان خود توضیح و تشریح فرمود که: شجریّتِ دم درست نیست بلکه آنچه هست دَوَران دم میباشد. (عبارت امام را که در اینجا آوردیم از «بحارالانوار» طبع حروفی ج 3 ص 68 نقل نمودیم))
و بیان خود را نیز شامل نمود بر آنچه حضرت پروردگار جلیل به انسان عطا فرمود، از نعمتهای گوناگون
در خوراکیها و آشامیدنیها، و وجه تمایزی که در خلقت میان افراد بنیآدم قرار داده است، به طوری که
یکی از آنها مشابه دگری نخواهد گردید.
امام علیه السلام مطلب را دنبال مینماید تا میرسد بدینجا که میگوید:
اگر تمثال انسانی را بر روی دیواری ببینی که نقش کرده باشند و کسی به تو بگوید: این صورت در اینجا
خود بخود ظاهر شده است و کسی آن را بر دیوار نکشیده است، آیا معقول میباشد که تو این کلام را از
وی بپذیری؟! بلکه استهزاء و تمسخر مینمائی به آن گفتار. پس چگونه آن تمثال مُصَوَّر را که جَماد است
و حسّ و حرکتی ندارد انکار میکنی، امَّا در انسان زنده و گویا انکار نمیکنی؟!
مُظَفَّر گوید: چقدر این حجّت حجّتی است قوی! و چقدر این بیان بیانی است روشن! تو گوئی: هر شخص
نظر کنندهای از اهل هر قرنی که بوده باشد، نزدیک است بگوید: امام علیه السلام این دلیل و برهان را
برای خصوص اهل زمان و قرن وی آورده است، چون در اسلوب و حجّت آن را ملایم بیان و برهان
مییابد.
منبع : امام شناسی ج 18 ص 81 |
- ۹۶/۱۱/۱۲